اولین عذرخواهی هلی
این شر بازیات همش مایه دردسر برای من بی نوا . دیروز همین موقع ها بود که گفتی بیا بلل ( بغل ) . بغلت کردم گفتی بزار منو تو تختم . گذاشتمت و رفتم پی ورزش کردن . بعد پنج مین که دیدم هیچ صدایی ازت نمیاد و این بی صدایی بوی خرابکاری میده . اومدم تو اتاق . دیدم بلللللللللللللللللللللللللهههههههههههههههههههههه. ای دل غافل . تمام دیوار بالای تختتو به طول یک متر و نیم در عرض پنجاه سانت با مداد رنگی نقاشی کشیدی که البته اسمشو نمیشه نقاشی گذاشت منظورم همون خط خطیه . انقدر عصبانی شدم که فراموش کردم ازش عکس بگیرم و الان که دارم به عنوان خاطره برات مینویسم . ثبت با سند برابرش کنم. حسابی دعوات کردم و به عنوان تنبیه بردم گذاشتمت تو اتاق...
نویسنده :
هانی بقانام
22:09