هلیاهلیا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

هلیا خورشید زندگی مامان و بابا

هلی کش تنبون شده

هلیا جونم دختر گلم دیگه امروز چهار دست و پا رفتنت کامل شد . اونقدر سرعت نداری ولی همینم امون مارو بریده . همش داریم دنبال تو میدوییم و گرنه زدی خودتو ترکوندی آخه انقدر می ری تا بخوری به دیوار . باورم نمیشه تو همون خرگوش کوچولویی هستی که 6 ماه پیش به دنیا اومد و یه گوشه خونه اروم و ناز می خوابید . الان دیگه حسابی شیطون شدی و یه لحظه نمیشه نگهت داشت عین کش تنبون در میری از دستمون . آخه دختر مامان  دورت بگردم   این سرامیکا برق افتاد از بس رفتی لیسشون زدی عشقم . نمیدونم چرا علاقت به خوردن  شصت پای من تمومی نداره . بستینم بود تموم شده بود دیگه رنگ شصتم به بقیه اعضای بدنم نمی خوره والله . یه روتختی بزرگ...
12 آبان 1392

تولد نیم سالگی هلی و 30 سالگی مامان

دختر گلم نیم سال از روزی که چشمای قشنگتو تو این دنیا باز کردی می گذره. ٦ ماهگی تو مصادف شد با تولد من . امسال 30 سالم شد یعنی یا تو دقیقا 29.5 فاصله سنی دارم .گاهی فکر می کنم اگر سن ازدواج به همین روند  پیش بره و تو مثلا تو 30 سالگی تازه مزدوج بشی و به رسم مامانت بخوای ٨ سال هم نی نی نیاری  اصلا زنده می مونم که عروسیتو ببینم یا به دنیا اومدن نوه مو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بعید میدونم . مامانی اعظم که مال خوش حال آباده ورامینه . و واقعا امید داره نبیره شو هم ببینه لامصب . خدا این روحیه دلاوری رو نگیره ازش انشالله .   جشن تولدمنو تو خیلی ساده خودمونی بود فقط خانواده منو مامان بزرگم&...
4 آبان 1392

هلی من 5 ماهش تموم شد

عشقممممممممممم . نی نی تو دلیک قربونت برم با این کارهای عجیب و غریبت . آخه جارو برقی رو می خورن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا هر چی رو می بینی اول یه لیس میزنی بهش مادر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تا صدا دوربینم می شنوی که بر می گردی فدات شم .       این ماه خیلی کارهای جدیدی انجام میدی . انگار هر چی ماهت میره بالا توانایی هات بیشتر میشه خدارو شکر     این روزها کارت اینه که فقط صداهای بلند از خودت در بیاری .خدا لعنت کنه خاله غزال رو که بهت جیغ یاد میده .یه جیغ اون بزن یه جیغ تو . تو هم که خوشت بیاد از چیزی دیگه ول کن معامله نیستی که .       ...
4 مهر 1392

دیدار با خاله های کله پوک نی نی سایتی

هلی مامان بلاخره هومان اومد تهران هوراااااااااااااااااااا . و متاسفانه به خاطر مشغله من و مهمون داری خاله سما نتونستیم تو خونه ازشون پذیرایی کنیم و قرار گذاشتیم پارک بانوان . ساعت 3 با هزار مکافات کارو تعطیل کردم و شما رو آماده کردم رفتیم پارک خاله فرانک زودتر از ما رسیده بود و داشت با کالسکه هومان و راه می برد و هی هم فحش میداد به من بیچاره . یه 2 ساعتی پارک بودیم . هوا حسابی سرد بود و همگی خسته . بلاخره از هم دل کندیم و بای گفتیم .   اینم عکسامون     پروردگارا شکرت خیالم راحته از بابت شوهر دادن هلیا . خودش لامصب این کاره اس . همش تودست و پر پسرها می ...
3 مهر 1392

روزت مبارک دخترم سوراخ شدن گوشهات هم مبارک باشه مامانی

  عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت بی آنکه بر لب آرم در دل خواهم گفت به هیچ سخنی گوش نخواهم داد بی هیچ اندوهی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو آب خواهم شد بی هیچ گرمایی کنار آشیانه تو آشیانه میکنم و فضای آشیانه را پر از ترانه میکنم میپرسند برای چه زنده ای؟ و من برای زندگی تورا بهانه میکنم                                      &n...
17 شهريور 1392

قربون اون دستای کوچولوت بشم

عشقممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم. می میرم برات .مورچه من . این روزها هر جای خونه که برم همه راه ها به یخچال  ختم میشه . تو اتاق ........ یخچال . تو آشزخونه ...........یخچال .تو رختخواب............ یخچال . گلاب به روت دستشویی........... یخچال .  . از اونجایی که معده من یه سرش تو اقیانوسه و نمیزارم تو یخچال چیزی بمونه دیگه باید درشو بکنم توش دکوری بچینم و ازش جای بوفه استفاده کنم .   خلاصه که رفتم سراغ یخچال و هی توش دنبال خوراکی گشتم .  یه آلاسکا برداشتم و برگشتم تو اتاق دیدم که تو دندون گیرتو گرفتی دستت کردی تو دهنت . انقدر جیغو فریاد کردممممممم باور کن همساده ها فکر کردن بابات...
13 شهريور 1392