هلیاهلیا، تا این لحظه: 11 سال و 11 روز سن داره

هلیا خورشید زندگی مامان و بابا

شب آخرین خلوت من و تو

1392/2/1 21:23
نویسنده : هانی بقانام
270 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم 9 ماه تو دل مامان بودی و همه ی وجودت و فقط من بودم که حس میکردم  . 9 ماه تمام من به عشق تو زندگی کردم و و تو تو بطن من .  9 ماه من بهت عشق دادم و تو رو با تمام حسم پروروندم .خدا کنه زود فردا برسه . تا من  تو رو که تا این لحظه فقط مال من بودی با دیگران قسمت کنم . از این شریک شدن خیلی خوشحالم  مخصوصا برای پدرت . تویی که فردا میای تا رنگ جدیدی به زندگیم ببخشی . یعنی تو چه رنگی هستی ؟ می دونم که هم الوانی و هم بیرنگ مثل فرشته ها . خوشحالم که خدا یه تیکه کوچولو از رنگین کمون عشق تو بهشت و  برداشت  و اونو شکل یه فرشته  هدیه کرد به من .یعنی لیاقت شو دارم ؟ نمی دونم . دوست دارم که داشته باشم و سعی می کنم با تمامم عشق و وجودم ازت نگهداری کنم.قلبم انقدر تو سینم محکم می کوبه که فکر می کنم همین الان پر در میاره و از تو سینم پرواز می کنه و میاد بیرون . انقدر بی تاب دیدنتم که بعید می دونم امشب خوابم ببره . چقدر این لحظه ها کند می گذره .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

البالو
1 اردیبهشت 92 20:49
سلام برای نینی بلاگ چه جوری قالب باید بزارم؟؟
مامان آرشيدا
2 اردیبهشت 92 1:47
سلام وقتي اين پست خوندم ياد خودم افتادم انشاالله كه ني ني تون صحيح و سالم بدنيا بياد